کیفر اصحاب شمال - مشئمه
آیات 42 تا 44 و 52 تا 55

۞ فی‏ سَمُومٍ وَ حَمیمٍ ۞
آنها در میان بادهاى کشنده و آب سوزان قرار دارند.
۞ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ۞
و در سایه دودهاى متراکم و آتش زا!
۞ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ ۞
سایه اى که نه خنک است و نه آرام بخش!


.......


۞ لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ ۞
قطعاً از درخت زقّوم مى خورید.
۞ فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ ۞
و شکمها را از آن پر مى کنید.
۞ فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمیمِ ۞
و روى آن از آب سوزان مى نوشید.
۞ فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ ۞
و همچون شتران مبتلا به بیمارى عطش، از آن مى آشامید!

تفسیر
در تعقیب مواهب عظیم گروه مقربان و گروه «اصحاب الیمین» به سه قسمت از کیفرهاى آنها اشاره کرده مى گوید:
«آنها در میان بادهاى کشنده و آب سوزان قرار دارند» (فِی سَمُوم وَ حَمِیم).
«و در سایه دودى شدید و آتش زا» (وَ ظِلّ مِنْ یَحْمُوم).

باد سوزان کشنده از یکسو، و آب جوشان مرگبار از سوى دیگر، و سایه دود داغ و خفه کننده از سوى سوم، آنها را چنان گرفتار مى سازد که، تاب و توان را از آنان مى گیرد، و اگر هیچ مصیبت دیگرى جز این سه مصیبت را نداشته باشند، براى کیفر آنها کافى است.
«سَمُوم» از ماده «سم» به معنى باد سوزانى است که در «مسام» (سوراخهاى ریز بدن انسان) داخل مى شود و او را هلاک مى کند (اصولاً «سم» را به این جهت «سم» مى گویند که، در تمام ذرات بدن نفوذ مى کند).
«حَمِیم» به معنى «شىء داغ»، و در اینجا به معنى آب سوزان است که، در آیات دیگر قرآن نیز به آن اشاره شده است، مانند آیه 19 «حج»: یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیْمُ: «بر سر آنها آب سوزان ریخته مى شود».
«یحموم» نیز از همین ماده است و در اینجا به تناسب «ظل» (سایه) به «دود غلیظ و سیاه و داغ» تفسیر شده است.


آنگاه براى تأکید مى افزاید:
«سایه اى که نه برودت دارد، و نه هیچ فایده» (لابارِد وَ لاکَرِیم).

سایبان، گاه، انسان را از آفتاب حفظ مى کند، و گاه، از باد و باران، و یا منافع دیگرى در بردارد، ولى این سایبان هیچ یک از این فوائد را ندارد.
تعبیر به «کَرِیم» از ماده «کرامت» به معنى «مفید فایده» است، و لذا در میان عرب معمول است، وقتى مى خواهند شخص یا چیزى را غیر مفید معرفى کنند مى گویند: «لاکَرامَةَ فِیْهِ»، مسلم است سایه اى که از دود سیاه و خفه کننده است، جز شر و زیان چیزى از آن انتظار نمى رود، «لاکَرامَةَ فِیْهِ».
گرچه کیفرهاى دوزخیان انواع و اقسام مختلف و وحشتناکى دارد، ولى ذکر همین سه قسمت کافى است که انسان بقیه را از آن حدس بزند.

این آیات، همچنان ادامه بحث آنها را مخاطب ساخته، چنین مى گوید:
«سپس شما اى گمراهان تکذیب کننده» (ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ).
«از درخت زقوم مى خورید» (لَآکِلُونَ مِنْ شَجَر مِنْ زَقُّوم).
«و شکمهاى خود را از آن پر مى کنید» (فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ).

در آیات گذشته تنها از محیط زندگى «اصحاب الشمال» (دوزخ) سخن به میان آمده بود.
اما در اینجا، سخن از مأکول و مشروب آنها است، که درست از این نظر نیز نقطه مقابل «مقربان» و «اصحاب الیمین» مى باشند.
قابل توجه این که، مخاطب در این آیات «گمراهان تکذیب کننده اند»، آنهائى که علاوه بر گمراهى و ضلال، داراى روح عناد و لجاج در مقابل حقّند، و پیوسته به این کار ادامه مى دهند.
«زقوم» چنان که قبلاً نیز گفته ایم، گیاهى است تلخ و بد بو و بد طعم، و شیره اى دارد که وقتى به بدن انسان مى رسد ورم مى کند، و گاه به هر نوع غذاى تنفر آمیز دوزخیان گفته شده است.
تعبیر به «فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ» اشاره به این است: آنها نخست گرفتار حالت گرسنگى شدید مى شوند، به گونه اى که حریصانه از این غذاى بسیار ناگوار مى خورند، و شکمها را پر مى کنند.

هنگامى که از این غذاى ناگوار خوردند تشنه مى شوند، اما نوشابه آنها چیست؟ قرآن مى گوید:
«شما روى آن غذاى ناگوار از آب سوزان مى نوشید»! (فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ).
«و چنان حریصانه مى نوشید، همانند نوشیدن شترانى که به بیمارى استسقا مبتلا شده اند» (فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ).

شترى که مبتلا به این بیمارى مى شود، آنقدر تشنه مى گردد، و پى در پى آب مى نوشد تا هلاک شود، آرى، این است سرنوشت «ضالون مکذبون» در قیامت.
«حَمِیم» به معنى «آب فوق العاده داغ و سوزان» است، لذا به دوستان گرم و پر محبت «ولىّ حمیم» مى گویند، «حمّام» نیز از همین ماده مشتق شده است.
«هِیْم» (بر وزن میم) جمع «هائم» (و بعضى آن را جمع «اهیم» و «هیماء» مى دانند) در اصل از «هیام» (بر وزن فرات) به معنى «بیمارى عطش» است که به شتر عارض مى شود، این تعبیر در مورد عشقهاى سوزان، و عاشقان بیقرار نیز به کار مى رود .
بعضى از مفسران «هِیم» را به معنى زمینهاى شنزار مى دانند که، هر قدر آب روى آن بریزند در آن فرو مى رود، و گوئى هرگز سیراب نمى شود!

پیام ها و نکات
*عذاب‏هاى قیامت، بسیار سخت است. («سموم» و «حمیم» نکره آمده که نشانه سختى و عظمت است.)
*خوشگذرانان سرمست بدانند که کامیابى‏هاى غافلانه، آنان را به چه ذلّت و نکبت و زجرى خواهد کشید. «مترفین - فى سموم و حمیم و ظل من یحموم»