«وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ»؛
مردى (با ایمان) از نقطه دور دست شهر، با سرعت و شتاب به سراغ گروه کافران آمد و گفت: اى قوم من! از فرستادگان خدا پیروى کنید.(1)

این مرد که غالب مفسران نامش را "حبیب نجار" ذکر کرده‏ اند، از کسانى بود که در برخوردهاى نخستین با رسولان پروردگار به حقانیت دعوت آن ها و عمق تعلیماتشان پى برد، و مؤمنى ثابت قدم و مصمم از کار در آمد.
هنگامى که به او خبر رسید که در قلب شهر، مردم بر این پیامبران الهى شوریده‏ اند، و شاید قصد شهید کردن آن ها را دارند، سکوت را مجاز ندانست، و چنان که از کلمه "یسعى" بر مى‏ آید با سرعت و شتاب خود را به مرکز شهر رسانید و آن چه در توان داشت در دفاع از حق فروگذار نکرد.

تعبیر به "رجل" به صورت ناشناخته، شاید اشاره به این نکته است که او یک فرد عادى بود، قدرت و شوکتى نداشت، و در مسیر خود تک و تنها بود، در عین حال نور و حرارت ایمان آن چنان او را روشن و گرم ساخته بود که بى‏ اعتنا به پیامدهاى این دفاع سرسختانه از مبارزان راه توحید، وارد معرکه شد، تا مؤمنان عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آغاز اسلام، که عده قلیلى بیش نبودند، سرمشق بگیرند و بدانند حتى یک نفر مؤمن تنها نیز داراى مسئولیت است و سکوت براى او جائز نیست.(2)

بر اساس آن چه در تفسیر مجمع البیان(3) آمده است، ماجرا مربوط به زمان حضرت عیسی است که دو تن از حواریون خود را برای دعوت مردم به شهر انطاکیه فرستاد و آن ها در بین راه به حبیب نجار برخوردند و او با معجزه ای که این دو تن نشان دادند، ایمان آورد. آن دو به شهر وارد شدند ولی مردم سخن آن ها را نپذیرفتند و تکذیبشان کردند. حضرت مسیح (شمعون) بزرگ ترین حواری خود را به کمک آن ها فرستاد و او توانست با به دست آوردن دل پادشاه، نظر او را به دست آورد و اکثر مردم به خدا ایمان آوردند.
البته این روایت که در دیگر کتب تفسیری نیز آمده است، از دو جهت با متن قرآن سازگار نیست: زیرا اولاً ظاهر آیات قرآن، فرستادن پیامبر از سوی خدا برای این قوم است، نه یاران یک پیامبر، و ثانیاً اگر اکثر مردم ایمان می آوردندکه عذاب بر آن ها نازل نمی شد.

بر اساس روایات، فردی که برای حمایت از فرستادگان الهی به شهر انطاکیه آمد، حبیب نجار بود که از او به «صاحب یس» نیز تعبیر شده و در ردیف مؤمن آل فرعون که به حمایت موسی برخاست، شمرده شده است.(4)
بر اساس حدیثی که شیخ صدوق در امالی و فخر رازی در تفسیر خود آورده است، صدیقون سه نفرند: حبیب نجار (مؤمن آل یس)، مؤمن آل فرعون و علی بن ابی طالب که برترین آنان است.

__________
(1) یس/ 20.
(2) تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 349.
(3) مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 655.
(4) تفسیر نور الثقلین، ج ‏4، ص 383.